آسیب شناسی آموزش دین و قرآن در آموزش و پرورش

 

نام استاد: جناب آقای دکتر مهدی واحدی

تهیه و گرد آوری:

ف . کسائیان

ح . شیرزادی

مقدمه:

تاریخچه آموزش قرآن در آموزش و پرورش

درس قرآن در زمان طاغوت خیلی کم رنگ و بین درس های دیگر وجود داشت و رژیم هم به دنبال کم رنگ تر کردن آن بود . اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون آموزش قرآن در آموزش و پرورش دارای چهار مرحله بوده است:

مرحله اول : سال های67 -1357 

دوره ابتدایی : آموزش قرآن از پایه سوم آغاز شد . مؤلفان پایه های سوم و چهارم دبستان آقای احمد اشرف اسلامی و پایه پنجم اقای مصطفی اسلامی ، با همکاری حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی بودند . در این مرحله ، بیش ترین توجه بر آموزش روخوانی قرآن ، آموزش قواعدی مثل  آشنایی با حروف و حرکات کوتاه و کشیده و علائم دیگر بود .

دوره راهنمایی : در این سال ها ، دوره راهنمایی خود به دو مرحله تقسیم شد : در مرحله نخست ، آقایان جواهریان و علوی (عدالتی ) و در مرحله بعد آقایان سید مهدی فاطمیان و محمد دشتی، مؤلفان کتاب بودند . در این مقطع ، باز هم بر روخوانی قرآن و آموزش چند قاعده روخوانی در پایه اول و تلفظ حروف در پایه دوم و یادآوری تلفظ حروف خاص عربی در پایه سوم توجه وو تأکید شد .

دوره متوسطه : در این سال ها ، هنوز برای دوره دبیرستان محتوایی طراحی و تألیف نشده بود . 

 

مرحله دوم : سال های 71-1369 

دوره های ابتدایی و راهنمایی : آقایان سید مهدی سیف و سید علی جواهریان اصلاحاتی در رسم الخط و قواعد انجام دادند

   دوره متوسطه : از سال 68 ، دکتر غلامعلی حداد عادل در هر سال برای هریک پایه های دوره متوسطه کتاب آموزش قرآن تألیف کردند که شامل آیات و شرح و توضیح آنها بود . از سال 69 توسط آقای سید مهدی سیف، مختصری در باره روخوانی و تلفظ حروف خاص عربی و قواعد و تمریناتی در این  خصوص اضافه شد .

مرحله سوم : سال های76-1372

دوره ابتدایی : این بار کارشناسان گروه تألیف کتاب های آموزش قرآن ، آقایان احمد حاجی شریف ، محمد خواجوی و محمدرضا صلح جو کتاب های جدیدی تألیف کردند که با تغییراتی همراه بود ، مانند تقطیع آیات ، صفحه آرایی ، نقاشی مناسب ، تغییر رسم الخط . البته این تغییرات  مختصر و جزئی بودند و توجه بیش تر باز هم بر آموزش روخوانی و قرائت بود .

دوره های راهنمایی و متوسطه : همان کارشناسان محترم ، در راهنمایی نیز تغییرات دوره ابتدای را ساری و جاری کردند . گروهی از دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) نیز در باره آموزش مفاهیم با عنوان « نکاتی از قرآن » مطالبی جزئی و مختصر اضافه کردند. در دوره متوسطه قواعد روخوانی و تلفظ حروف حذف شد ، ولی در قسمت شرح و توضیح آیات، تغییریی صورت نگرفت .

مرحله چهارم : از سال 1377 تا کنون :

به دنبال توصیه های مؤکد مقام معظم رهبری در توجه ویژه به آموزش قرآن در آموزش و پرورش از سال 76 فعالیت های زیر انجام گرفت :

 1-تشکیل شورا و کمیسیونی مربوط به پیگیری دستورهای مقام معظم رهبری و فراهم آوردن زمینه های لازم برای بازنگری ، تصحیح و تکمیل اهداف آموزش قرآن در دوره های تحصیلی  آموزش و پرورش

2-تشکیل همایش بازنگری و اعتلای آموزش قران به مدت 3 روز در خرداد 77 در تهران ، همراه با فراخوان مقاله ودریافت بیش از 350 مقاله از سراسر کشور

 3-برنامه ریزی و تدوین طرح جدید آموزش قرآن از پایه اول ابتدایی ، با استفاده از اهداف جدید این درس

4-تهیه چهاررسانه آموزشی شامل:کتاب  دانش آموز،کتاب راهنمای معلم ، نوارآموزشی و لوحه های آموزشی

5-برگزاری چهار دوره ضمن خدمت آموزشی – توجیهی برای 560 آموزگار مجری طرح آزمایشی کلاس اول دبستان

6- اجرای آزمایشی طرح جدید در بیش از 560 کلاس پایه اول از کلیه استانهای کشور در سال تحصیلی 77-78 

7- اصلاح طرح آزمایشی و آماده سازی آن برای اجرای سراسری در سال 79-78 و اجرای آزمایشی در سراسر کشور

8-برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت برای تأمین مدرس آموزش قرآن دوره ابتدایی برای 320 مدرس در هرسال از سراسر کشور در طول سال های 82 - 77 

9-برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت برای تمامی آموزگاران پایه های اول تا پنجم ابتدایی سراسرکشور در طول سال های82 - 78

10-تهیه و تدوین طرح آزمایشی آموزش قرآن پایه های بالاتر در سه دوره های ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه و آموزش تمامی مدرسان قرآن مناطق و توجیه آموزگاران پایه و دبیران قرآن دوره راهنمایی  و متوسطه

11-برگزاری دو دوره تأمین مدرس قرآن برای 160 نفر از مدرسان قرآن مراکز تربیت معلم سراسر کشور

12-تهیه نوارهای درسی قرآن و لوحه های آموزشی برای کلیه پایه های دوره ابتدایی به تعداد مورد نیاز وتوزیع آن بین مدارس سراسر کشور

13-آموزش و توجیه حدود 69 درصد آموزگاران پایه های اول تا پنجم ابتدایی و 63 درصد از دبیران دینی و قرآن دوره راهنمایی در طول سالهای -78- 82 ( 5 سال )

14-تألیف کتب راهنمای تدریس پایه های اول ، دوم و سوم ابتدایی،اول،دوم وسوم راهنمایی و اول، دوم وسوم متوسطه

15-تألیف کتاب روش آموزش قرآن دوره ابتدایی با کد 6011 ویژه مراکز تربیت معلم

16-بهسازی و اصلاح عناوین و سر فصلهای دروس قرآنی مراکز تربیت معلم

17-مشارکت در طراحی دوره های پنجگانه آموزش عمومی فرهنگیان به مدت 92 ساعت

18-چاپ وتوزیع 650 هزار جلد قرآن سی جزء برای پایه پنجم بین مدارس دوره ابتدایی( به ازاءهرمدرسه شهری 20 جلد و هرسه دانش آموز روستایی یک جلد) تاکنون 137 هزار جلد از این قرآن ها چاپ ودر 13 استان کشور توزیع شده است وبقیه مصاحف در حال چاپ و توزیع می باشد.

 

ب ) جایگاه درس قرآن در بین سایر دروس

برای آسیب شناسی درس قرآن درآموزش وپرورش به ناچار باید اول به برخی از ضعف های موجود در سطح کلان نظام تعلیم وتربیت کشور اشاره کرد تا از این رهگذر ، جایگاه درس قرآن در بین سایر دروس، روشن تر شود.

 در نظامی که مبتنی بر دین محوری است، قرآن نیز باید محور همه دروس قرار گیرد نه موازی با سایر دروس.کم توجهی به موقعیت درس قرآن در مقایسه با دیگر دروس، باعث می شود تا اغلب دانش آموزان ،آنچنان که باید با قرآن ومعارف آن انس والفت کافی نداشته باشند. در مجموعه ای که تحت عنوان کلیّات طرح تغییر نظام آموزش وپرورش توسط شورایی با همین عنوان تهیه و تنظیم گردیده است، مهمترین اصل تغییر نظام آموزش پرورش این است که باید محوریت همه دروس توجه به معنویت باشد. اما در عمل این محوریت تا چه حد مورد توجه بوده ، مسئله ای است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

 با توجه به بیانات اخیرمقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از فرهنگیان ،که حاکی از نگرانی معظم له از یک سو و انتظارات ایشان از متولیان آموزش وپرورش از سوی دیگر است، می توان چنین گفت که اگر قرار است فرهنگ انسان ساز قرآن بر اندیشه،گفتار و رفتار آحاد جامعه ما حاکم گردد، لازم است به طراحی یک برنامه ملی پرداخته شودکه نتیجه آن « ایجاد احساس نیاز به قرآن و معارف آن » در جامعه است. حصول این هدف زمانی امکان پذیر است که یک « ادبیات قرآنی » بر فرایند یادگیری تمامی دروس حاکم شود. این تلفیق را می توان ازز حوزه های معرفتی نزدیک به  هم شروع کرد.

فرایند یادگیری ، یک رویداد مهم است که به عوامل گوناگونی ارتباط پیدا می کند. بنابراین نیازمند نقشه و طراحی است. در مهندسی این برنامه توجه به اصلاح ساختارآموزش وپرورش ،یک اصل غیر قابل انکار است.

1-اصلی ترین ضعف ساختاری نظام آموزش و پرورش، فقدان حاکمیت رویکرد علمی به مقوله تعلیم وتربیت درحوزه های اجرایی است.گرچه برنامه ریزان درسی می کوشند تا علوم مختلف را در حد نیاز وتوان مخاطبان، برنامه ریزی ودر قالب کتاب های درسی طراحی و ارائه نمایند اما مجموعه عوامل تشکیل دهنده سیستم اجرایی تعلیم وتربیت کشور، به دنبال تحقق این اهداف نیست، بلکه نظام بروکراسی حاکم باعث معطل شدن وقت وسرمایه در بخش خدماتی و اداری شده و قالب سیاست گزاریها نیزدر جهت تقویت این دو قسمت شده است تا بخش آموزش.  با عنایت به فرمایش اخیر مقام معظم رهبری که فرمودند :« آموزش و پرورش باید از روزمرّگى بیرون بیاید؛ این اساس حرف است. » می توان گفت سیستم اجرایی حاکم برآموزش وپرورش به جای برنامه ریزی دچار برنامه روزی شده است.باید این واقعیت را پذیرفت که قوه عقلانی آموزش و پرورش ، حاکمیت و اقتدار لازم را در تربیت صحیح مخاطبانش ندارد وتنها درحفظ وضعیت موجود می کوشد تا تغییرآن .

2- فقدان انسجام بین حوزه های مختلف تربیتی و عناصر و اجزاء آن باعث تکثّر اهداف در ظرف واحدی به نام دانش آموز می شود. ذهن دانش آموزان وحدت طلب است ودانش های مختلف به مثابه دانه های تسبیح هستندکه با یک « نخ» به هم مرتبط می شودند . عدم وجود چنین نخی باعث می شود که مفهوم یادگیری در دانش آموزان نه تنها در درس قرآن بلکه در اغلب دروس به روش شرطی شدن ، اتفاق بیافتد. راه حل این مساله در ایجاد انسجام و وحدت رویه در بین حوزه های نزدیک به هم در درجه اول و سپس در تمامی دروس است . آیا دروس دینی قرآن ، عربی ، ادبیات فارسی ، تاریخ و ... حوزه های نزدیک به هم نیستند وآیا ایجاد یک فرهنگ و ادبیات قرآنی –  طبق آنچه مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیرشان فرمودند- با توجه به این رویکرد، اتفاق نمی افتد؟

وجود جزایر متعدد آموزشی و پرورشی در حوزه های ستادی و فقدان یک مدیریت مقتدرانه بر این سیستم باعث پیچیدگی هرچه بیشتر و در نتیجه ناکارآمدی آن را در پی داشته است. درنظام اداری آموزش و پرورش ، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و دفتربرنامه ریزی و تألیف کتب درسی ، حکم قوه مقننه را دارد اما قوه مجریه ( دفاتر آموزشی حوزه ستادی وادارات سازمان ها ومناطق کشور)که نقش نظارتی و حمایتی از برنامه های درسی را به عنوان مهمترین وظیفه بر عهده دارند، به جای پشتیبانی از این سیاستهاکه در قالب رنامه های درسی ارائه می شود ،خود دست به برنامه ریزی های موازی ، مقطعی وسطحی زده و در نتیجه اعتبارات و زمان های موجود را در این راه هزینه می کنند.

این بی توجهی و عدم نظارت برحسن اجرای سیاستهای کلان ، باعث ایجاد یک فرهنگ غلط یعنی انجام امور برای رفع تکلیف، در سیستم بشود، به طوری که همین وضعیت درسطوح مختلف از حوزه های ستادی گرفته تا استانها، مناطق و حتی مدرسه وجود دارد . البته این مسئله معلول عوامل مختلفی است مانند : وجود خلاء ارتباطی اثر بخش ومستر بین حوزه های ستادی مختلف با یکدیگر و ارتباط این حوزه ها با حوزه هاو عوامل اجرایی سطوح پایین ترآموزش وپرورش. به عنوان مثال می توان به نمونه زیر اشاره کرد:

به علت عدم آموزش وتوجیه کافی مسئولان وکارشناسان ادارات سازمانها و مناطق آموزش و پرورش از طرف حوزه های ستادی شاهد آن هستیم که آموزش و پرورش پنهان جای قوانین و مقررات حاکم را می گیرد. استانها و مناطق به جای پرداختن به احیاء زنگ قرآن به عنوانن یک درس ، به فعالیت های حاشیه ای و مقطعی و اغلب کم اهمیت پرداخته و به جای توجه به آموزش عمومی دانش آموزان ، به تربیت دانش آموزان خاص و مستعد که تعدادشان نیز بسیار محدود است، بسنده می کنند وآن را برای خود افتخار می دانند در حالی که وظیفه تربیت افراد با استعداد برعهده سایرارگانها و نهادهایی هم چون سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد اسلامی ، سازمان اوقاف و امورخیریه ، کانونهای فرهنگی وتربیتی، مؤسسات ونهادهای قرآنی است. امّا آموزش حداقل دانش ومهارت های قرآنی به عموم دانش آموزان –که ما ازآن با عنوان «سواد قرآنی»یاد می کنیم، وظیفه آموزش و پرورش دوره عمومی یعنی ابتدایی و راهنمایی است.

با تمامی این تفاصیل متأسفانه بایدگفت به دلیل فقدان نظارت و پیشتیبانی لازم از درس قرآن به علت عدم توجیه و آموزش کافی متولیان این امر در سطح مناطق ، استانها و حتی بعضی دفاتر حوزه ستادی شاهد آن هستیم که :

1-آموزش قرآن به عنوان یک درس تلقی نمی شود و اگرهم توجهی هست صرفاً به عنوان یک درس پرورشی به شمار می رود و نه یک درس آموزشی دلیل آن هم به خاطر این است که اغلب توسط مربی پرورشی تدریس می شود . حال آنکه

آموزگار پایه، متخصص ترین و شایسته ترین شخص در آموزش قرآن است زیرا به هر دلیلی که آموزگار پایه باید همه دروس ابتدایی را تدریس کند باید قرآن را هم خود او آموزش دهد.هر آموزگاری :

 اولاً : متخصص زبان آموزی و سواد آموزی است زیرا فقط اوست که می تواند خواندن و نوشتن را به کودک هفت ساله بیاموزد وآموزش روخوانی قرآن هم خارج از این تخصص نیست.

 ثانیاً : آموزگار به دلیل حضور دائمی درتمامی دروس ، با ابعاد شخصیتی و ویژگی های مختلف جسمانی، روانی ، عاطفی ، عقلانی و اخلاقی دانش آموزان آشناست و بهتر می تواند مشکل او را در آموزش قرآن حل کند .

ثالثاً : برنامه فعلی آموزش قرآن کاملاً منطبق با توانمندی های آموزگاران طراحی شده است .

رابعاً: ابلاغ آموزگاران برای تمامی دروس صادر می شود پس قانوناً او باید قرآن را تدریس کند .هر چند زنگ قرآن تنها زنگی است که برای آن دو نفر حقوق می گیرند زیرا ادارات مناطق برای دو نفر ابلاغ صادر می کنند. اما برخی آموزگاران، به جای حضور وتدریس در ساعت موظف قرآن ، این زنگ را به مربی تربیتی مدرسه که اتفاقاً او هم موظف به تدریس قرآن است سپرده و برای این که بتوانند حد اکثر استفاده را از این موقعیت داشته باشند ، هر دو زنگ را در یک روز وپشت سر هم آن هم در آخرین روز (ویا اولین روز هفته) برگزار می کنند واین خود آسیب های مختلفی را در پی دارد.

 از سوی دیگر مربی پرورشی از یک سو با کثرت فعالیت هایی روبروست که اغلب آنها از عهده او، به لحاظ وقت و تخصص، خارج  است و از سوی دیگر باید به تدریس و آموزش قرآن نیز بپردازد که حداقل 11 ساعت از فعالیت های او را به خود اختصاص می دهد اگر بخواهیمم فعالیت های مربی پرورشی را گذرا برشماریم می توان به موارد زیر اشاره کرد :

   1-برگزاری مراسم مختلف شامل : آغازین صبحگاه و ظهرگاه ،‌نماز جماعت ، ایام اللّه شمسی و قمری درطول سال .

    2-اجرای مسابقات متعد از قبیل: قرآن ،حفظ ، قرائت و مفاهیم »‌سرود ، نمایش، هنرهای دستی، نقاشی ، مقاله نویسی و ...

    3-برگزاری اردوهای درون شهری و برون شهری                             

    4-امورکتابخانه مدرسه

    5-توزیع مجلات متعدد از قبیل رشد دانش آموز و ...                            

    6-پاسخ به دستور العملها و نامه های اداری

    7-حضور در جلسات هفتگی و ماهانه در سطح اداره  و ...

امّا مهمترین وظیفه یک مربی پرورشی که « مشاوره و راهنمایی‌دانش آموزان » است و سعی در برطرف نمودن معظلات اخلاقی و روانی و حتی خانوادگی دانش آموزان است در حد زیادی به دست فراموشی سپرده شده است .

 هر یک از فعالیت های فوق که تنها قسمتی از اموری است که مربیان محترم پرورشی در انجام آن تلاش چشمگیری دارند نیازمند تخصص و زمان لازم است که البته این مسأله باعث شده است که :

      اولاً ) انتظارات بیش از حد توان و زمان ایشان به وجود

      ثانیاً) فعالیت ها به صورت مقطعی و حاشیه ای انجام شود .

      ثالثاً) از کیفیت لازم بر خوردار نباشد .        

      رابعاً ) زنگ قرآن، زمان مناسبی برای انجام این گونه امور به حساب آید .

2-به نقش اساسی والدین دانش آموزان در پیشبرد برنامه درسی قرآن توجه لازم صورت نمی گیرد . بررسی ها نشان می دهد والدین در مراجعه به مدرسه پیگیر وضعیت اغلب دروس هستند و مدرسه نیزتوجه والدین به دروس را مورد تأکید خود قرار می دهد امّا در این میان آنچه مورد توجه جدی والدین ومدرسه  قرار نمی گیرد درس قرآن است .

 3-در هرپایه از دوره ابتدایی درس آموزش قرآن در دو زنگ انجام می گیرد و باید این دو زنگ طوری در برنامه هفتگی قرار گیرد که دانش آموزان بیش از سه روز از آموزش قرآن دور نمانند. امّا عملاً شاهد هستیم که اغلب مدارس آموزش قرآن را روزهای پنجشنبه یا شنبه در دو ساعت پشت سر هم و در کنار آن زنگ ورزش را  قرار می دهند. این کار باعث می شود  تا

     اولاً ) بچه ها به دلیل دو زنگ پشت سر هم زود خسته شوند .

     ثانیاً ) به دلیل همراهی با زنگ ورزش یا انشاء اغلب والدین این روز را برای مرخصی استفاده می کنند .

     البته دلیل این امر از آنجا ناشی می شود که معلمین با بیش از 20 ساعات تدریس یک روز یعنی 4 ساعت از آموزش معاف هستند این امر باعث شده تا مدیران اغلب مدارس ضمن این که درس قرآن این معلمین را به روزهای پنجشنبه یا شنبه منتقل کنند تا ایشان دو روز پشت سر همم تعطیل باشند ، باعث شده است تا این روش را به عنوان یک سنت در تمام پایه ها ساری و جاری کرده اند و از این حیث نیز درس قرآن مورد غفلت واقع شده است .

4-معلمین راهنمای روستایی چون از معلمین انتخاب می شوند که تخصص فارسی ، ریاضی و علوم دارند، لذا به خاطر عدم تسلط کافی بر این درس ، ارزشیابی و بررسی درس آموزش قرآن را مد نظر قرار نمی دهند .

 5-هدف از برگزاری مسابقات قرآن و معارف اسلامی، تقویت جایگاه دروس قرآنی و معارف دینی بود اما با کمترین دقت، متوجه می شویم که نه تنها این رابطه وجود ندارد بلکه مسابقات خود یک مساله جدایی است که برای خود موضوعیت  وطریقیت قائل است .

بیان یک نکته

        بیان این مسئله هر چند به طورمستقیم مربوط به مسائل آموزش و پرورش نیست اما ذکر آن را از این جهت لازم می دانم که اعتبارات دولتی چند صد میلیون تومانی در اختیار « سازمان دارالقرآن الکریم » قرار می گیرد . در صورتی که این مرکز با این عنوان ، جایگاهه حقوقی وقانونی درتشکلات اداری و دولتی ندارد. زیرا به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده وتنها به عنوان یک مؤسسه خصوصی ثبت شده است. اما اعتبارات فوق، با امضای ریاست محترم سازمان تبلیغات اسلامی به صورت یک جا در اختیار این مؤسسه قرار می گیرد.در حالی که با بررسی دقیق وضعیت هزینه های انجام شده از بدو تأسیس این مؤسسه تاکنون می توان حداقل به این نکته پی برد که سهم آموزش وپرورش از این اعتبارات چقدر بوده است. با این که همواره طرح های متعددی برای جذب بخشی از این اعتبارات در جهت تقویت بنیه علمی و حرفه ای آموزگاران ، مربیان پرورشی و دبیران قرآن ویا تهیه وتوزیع ابزار و رسانه های آموزشی درس قرآن ارائه شده ، اما تا کنون ثمری نداشته است .

علل و عوامل افت تحصیلی درس قرآن:

1-تعدّد شیوه ها و روش های تدریس معلمان قرآن:

1-1- فقدان شیوه ها و روش های علمی هماهنگ و یکسان در تدریس:

معمول است که با تألیف و انتشار کتب جدید درسی مانند: فارسی، ریاضی، علوم و … کتابی به عنوان (راهنمای روش تدریس) برای معلمان درس مربوطه تدوین می شود و در اختیار آنان قرار می گیرد. همچنین کلیه معلمان درس مربوطه موظفند یک دوره ضمن خدمت را بگذرانند که در این دوره شیوه تدریس صفحه به صفحه، شامل: اهداف، مفاهیم و روشهای تدریس هرر صفحه آموزش داده می شود.

ولی متأسفانه، در رابطه با درس قرآن پایه های مختلف تحصیلی، این امر انجام نپذیرفته است. البته بحمد اللّه برای اولین بار در پایه اول دبستان، شاهد اجرای این هدف بوده ایم.

1-2- عدم توجه به دو مهارت از اصول یادگیری (شنیدن و گفتن):

یکی از علل مهم عدم موفقیت درس قرآن این است که آموزش قرآن در پایه سوم دبستان با سواد آموزی (یعنی خواندن و نوشتن) آغاز می شود و این روش با اصول تعلیم و تربیت منافات دارد. (زبان آموزی مقدمه سواد آموزی است)

1-3- تفکیک آموزش قرآن به اجزای مختلف: روخوانی، روان خوانی، تجوید سطح یک و دو؛ دارای معایبی به شرح زیر می باشد:

الف) هنگامی که فقط از روخوانی و روان خوانی صحبت به عمل می آید، عملاً به قرآن آموزان می آموزیم که تجوید را یاد نگیرند و رعایت نکنند.

ب) با توجه به فارسی بودن لحن روخوانی و روان خوانی، زبان آموزی به شکل صحیح انجام نگرفته و در اصطلاح روان شناسی «از عوامل منع در یادگیری، تأثیر یادگیری گذشته در آینده می باشد». قرآن آموزان، در مراحل بعدی که با لحن عربی مواجه می شوند، با اشکال روبرو شده و اصلاح این معضل که به دست خود معلمان ایجاد گردیده، امر دشواری می باشد.

ج) تقسیم آموزش قرآن به روخوانی و روان خوانی و تجوید سطح یک و دو، به لحاظ زمانی طولانی بوده و مدت زیادی را به خود اختصاص می دهد و به همین دلیل بسیاری از قرآن آموزان رفته رفته از ادامه راه خسته می شوند.

د) آموزش قرآن با لحن فارسی، دارای دو اشکال بزرگ دیگر نیز می باشد: یکی آن که قرآن آموزان نمی توانند به آسانی با نوارهای استاتید قرآن ارتباط برقرار کنند؛ زیرا لحن نوار عربی است و با یادگیری آنان متفاوت است. دومین اشکال آن است که در پایه سوم دبستان، دانش آموزان با صداها و حروف و قواعد قرآنی روبرو می شوند که در پایه اول دبستان در درس فارسی آموخته اند (مانند صداهای اَ ـ اِ ـ اُ ـ آ ـ ای ـ او و تشدید و …) که در نتیجه هیچ جاذبه و جذابیتی ندارد.

1-4- استفاده نکردن از نوار به عنوان یک رسانه آموزشی به وسیله معلمان در کلاس های قرآن:

ـ رسانه آموزشی: به آن دسته امکاناتی گفته می شود که تدریس بدون آنها امکان پذیر نبوده و ناقص می شود، مانند: کتاب درسی، راهنمای تدریس و ….

درس قرآن از دروسی است که بایستی دارای حداقل چهار رسانه آموزشی باشد:

الف ـ کتاب درسی

ب ـ کتاب راهنمای تدریس

ج ـ نوار درسی

د ـ لوح ها و چارت های آموزشی.

وسایل کمک آموزشی: آن دسته از وسایل و امکاناتی که به امر تدریس کمک و یاری می رساند، مانند: عکس، فیلم، گچ، تخته و ….

1-5- تکیه بسیاری از معلمان بر قاعده گویی و روش سخنرانی در آموزش قرآن به جای تمرین و تکرار مستمر توسط دانش آموزان می باشد.

1-6- عدم توجه به هدف آموزش قرآن که شامل: حیطه های شناختی (افزایش معلومات) روان حرکتی (افزایش مهارت)، عاطفی (ایجاد نگرش و تغییر رفتار) و رضایت بسیاری از معلمان به یادگیری سطحی. (به معنای انباشتن اطلاعات در ذهن دانش آموزان)

بسیاری یادگیری را معجزه ای می دانند که به راحتی اتفاق نمی افتد.

1-7- بها ندادن به نمره این درس و نداشتن جایگاه مناسب در بین امتحانات و دیگر دروس:

معمول است که تمامی دانش آموزان در پایان سال به راحتی نمره قابل قبولی از معلمان هدیه می گیرند و متأسفانه این گونه اظهار می شود که اگر به دانش آموزان نمره ندهیم، باعث زدگی و دلسردی آنان از آموختن قرآن می شود. (این تفکر کاملاً غیر منطقی و عامیانه می باشد)

1-8- عدم توجه به ارزشیابی تشخیصی و ارزشیابی پایانی در زنگ قرآن و عدم حصول یادگیری آیات دروس گذشته، به دلیل پرسش کم و ناقص از تمامی دانش آموزان.

ارزشیابی تشخیصی: به سؤالاتی که قبل از تدریس درس جدید به منظور مشخص شدن نقطه شروع درس از دانش آموزان پرسیده می می شود، می گویند.

ارزشیابی پایانی: شامل پرسشهایی می شود که پس از پایان درس جدید با انگیزه و هدف حصول اطمینان از فراگیری دانش آموزان انجام می گیرد.

1-9- ایراد کتب قرآن درسی کلیه پایه های تحصیلی، از نظر رسم الخط و کتابت در این است که حروف و اعراب این کتب با رسم الخط قرآن های رایج یکسان نبوده و در واقع، آمیخته ای از سه نوع رسم الخط (عربی، فارسی و اردو) می باشد و در نتیجه دانش آموزان به دلیل دوگانگی رسم الخط در خواندن قرآن با ناتوانی روبرو می شوند.

2-اصول برنامه ریزی های آموزش و پرورش در رابطه با درس قرآن:

نگرش و دیدگاه مسؤولان امر در قسمت های ستادی و اجرایی آموزش و پرورش، دارای نواقصی است که به اختصار بیان می گردد:

2-1- درس قرآن تنها درسی است که در بین دروس به جای یک معاون آموزشی، دو معاون بر آن نظارت می کند. (معاون آموزشی و معاون پژوهشی) و این معما پیوسته حل نشده است که چرا با وجود دو نفر مسؤول، توجه شایسته به این درس مبذول نمی شود.

2-2- عدم تخصص اغلب متولیان آموزش درباره روش های تدریس قرآن، تأثیر منفی در برنامه ریزی و نظارت خواهد داشت، به عنوان مثال:

الف) اغلب معلمان محترم راهنمای تعلیماتی به دلیل عدم تخصص در زمینه امور قرآنی، مانند: تدریس قرآن، این درس را کمتر مورد بازدید قرار می دهند.

ب) برخی از مسؤولان درس قرآن را جزء دروس دیگر، مانند: فارسی، ریاضی و … به حساب نیاورده و جزء امور فوق برنامه و پژوهشی تلقی می نمایند.

ج) تدریس قرآن توسط مربیان پژوهشی در دوره ابتدایی، دارای چند اشکال اساسی و مهم می باشد، از آن جمله:

1) آنان مانند معلمان ابتدایی، دارای تخصص زبان آموزی نبوده و در نتیجه از بنیه علمی کمتری برخوردارند.

2) بدلیل کثرت امور پژوهشی و فوق برنامه در مدارس مانند: مراسم ها، جلسات و … زنگ درس قرآن، تحت الشعاع قرار می گیرد.

د) بی توجی به دوره ابتدایی به عنوان پایه و اساس آموزش قرآن و مخصوصاً معلمین دوره ابتدایی به عنوان تنها متخصصین امر زبان آموزی و سواد آموزی.

هـ) مشخص نبودن متولی امر نظارت بر تدریس قرآن از طرف ادارات آموزش و پرورش نواحی و مناطق به عنوان مثال:

1. در بعضی از مدارس معلم ابتدایی، خود به امر تدریس قرآن اقدام می نمایند و طبیعتاً نظارت آن به عهده آموزش ابتدایی می باشد و برخی دیگر از مدارس مربی پرورشی اقدام به تدریس قرآن می نمایند و طبیعتاً نظارت آن بر عده واحد مقاطع تربیتی ادارات است.

2. در دوره های تحصیلی راهنمایی و دبیرستان مرز و محور کار مربیان و دبیران قرآن به صورت مشخص تبیین نشده و اغلب به نوعی موازی کاری دچار می شوند.

3. دبیران قرآن می بایستی دینی را هم تدریس نماید و یا بالعکس که این عدم توجه مسئولین به تخصصی بودن هر یک از آنهاست.

و) هر ساله به طور معمول دوره های ضمن خدمن قرآن برای فرهنگیان برزار می گردد که دارای اشکال اساسی می باشد:

سرفصل های ارائه شده جهت تدریس مدرسین بیشتر جنبه افزایش معلومات داشته و به جای ایجاد مهارت در امر روش های تدریس و آموزش تخصصی آنان فقط تکیه بر قواعد تجویدی که بیشتر جنبه تئوری داشته عنایت دارد.

در مجموع علل و عومل متعددی در افت تحصیلی درس قرآن دانش آموزان تأثیر دارد که باعث می شود آنان پس از گذراندن دوره های مختلف تحصیلی و حتی اخذ دیپلم و مدارک و مدارج بالاتر توان لازم را در جهت تلاوت صحیح و بدون غلط قرآن که حداقل یادگیری این درس می باشد بدست نمی آورند.

راهبردهای پیشنهادی به منظور توسعه آموزش قرآن درآموزش وپرورش

     دو مقوله « سواد قرآنی» و « ادبیات قرآنی » می تواند به عنوان دو رویکرد جدید مورد توجه برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش کشور قرار گیرد. چه کسانی که با عنایت به سند چشم انداز بیست ساله در تنظیم سند ملی آموزش وپرورش، تلاش وافر دارند و چه آنان که در تهیه برنامه درسی ملی اهتمام می ورزند.

    اما قبل از پرداختن به این دو موضوع ، بهتر است با نگاهی اجمالی به قرآن کریم، انتظارات قرآن از هر فرد مسلمان را در باره خودش جویا شویم . چرا که این انتظارات چارچوب مناسبی را برای برنامه ریزی های بعدی مشخص می نماید.

انتظارات قرآن از مسلمانان دربارة قرآن

1-قرائت قرآن  «فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ ... فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنهُ ...» پس هر چه می توانید از قرآن بخوانید....»  سورة مزّمّل / ٢٠

2-تلاوت قرآن  « اَلَّذینَ آتَیناهُمُ الکِتابَ یَتلونَهو حَقَّ تِلاوَتِهِ ، اُولئکَ یُؤمِنونَ بِهِ... » کسانی به کتاب خدا ایمان دارند که آن را آن چنان که باید می خوانند....  سورة بقره / ١٢١

3- تدبّر درقرآن «اَفَلا یَتَدَبَّرونَ القُرآنَ ...»  چرا درآیات قرآن تدبّر نمی کنید؟...  سورة محمد (ص) / ٢٤

4- خشوع در برابر قرآن (خشوع قلبی وباطنی) « لو انزلنا هذا القرآن لرأیته خاشعاً متصدعاً مِن خَشیَهِ اللهِ... »  اگر این قرآن را

برکوه نازل می کردیم، هر آینه می دیدی که کوه درمقابل خدا  خاشع می شد....  سورة حشر / ٢1

5- تأثیر پذیری از قرآن ( تأثیر در اعمال و رفتار )  « اَلَم یَأنِ لِلَّذینَ آمَنوا اَن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذِکرِ اللهِ ...» آیا هنگام آن نرسیده که دلهاشان به یاد خدا فروتن گردد....    سورة حدید / ١٦

6- عمل به قرآن  « اَتَأمُرونَ النّاسَ بِالبِّرِ وَ تَنسَونَ اَنفُسُکُم وَ اَنتُم تَتلونَ الکِتابَ ... » آیا مردم را بهنیکی فرمان می دهید ولی خود

را فراموش می کنید، با این که کتاب خدا را می خوانید .... « سورة بقره / 4٤»

7- آموزش قرآن به دیگران «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّییّنَ رَسولًا مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَه ...»

 خدا در میان بی سوادان فرستاده ای از خودشان برانگیخت تا آیات او را برآنان بخواند وپاکشان گرداند وکتاب وحکمت به ایشان بیاموزد....    «سورة جمعه / 2» 

8-اقامة قرآن  « یا اَهلَ الکِتابِ  لَستُم عَلی شَیءٍ حَتّی تُقیمُوا التَّوراتَ وَ الاِنجیلِ وَ ما اُنزِلَ مِن رَبِّکُم...  »   ای اهل کتاب !

 تا هنگامی که به تورات وانجیل و قرآن عمل نکنید ( وآن را محور عقیده وفکر وعمل فردی واجتماعی خود قرار ندهید )

 برهیچ آیین بر حقی نیستید .  سورة مائده / 68   

  با عنایت به آیات شریفه فوق وهم چنین آیات فراوان دیگری که در این زمینه نازل شده است، می توان  به موارد و نکات آموزشی زیر اشاره کنیم :

1-جامعیت آموزش قرآن به عنوان یک رویکرد اساسی درتعیین اهداف وروشهای آموزشی دربرنامه درسی فعلی مد نظر قرار گرفته و ازآموزش تک بعدی( بدون توجه به ابعاد دیگر) پرهیز شده است.

2- طرح ها و برنامه های مختلف قرآنی اعم از درسی وفعالیت های فوق برنامه که از سوی بخش های مختلف قرآنی ، ارائه می شود باید هم پوشی وانسجام لازم را با یک دیگر داشته باشد و به عبارت دیگرسهم هرکس درآموزش هر یک از این انتظارات، مشخص باشد تا اولاً از موازی کاری پرهیزشود و ثانیاً بتوان به شکل تخصصی تری به هر یک از موضوعات و رشته ها پرداخت.  

3- مقام معظم رهبری دردیدار اخیر جمعی از فرهنگیان در روز معلم چنین فرمودند :

ما با این سیاستمداران، نخبگان سیاسى ونخبگان فرهنگى و روشنفکرى کشورهاى عرب ازسالهاى متمادى قبل تا امروز ارتباط داشته‏ایم. اینها در اظهارات و حرفهایشان از آیات قرآن استفاده مى‏کنند؛ مثلاً ما در حرفهایمان چطور از شعر سعدى استفاده مى‏کنیم ؛ همه‏ مردم « توانا بود هرکه دانا بود » را مى‏دانند ، از اشعار سعدى و حافظ در محاورات خودمان، درسیاست، مسائل گوناگون و اظهار نظرهاى روشنفکرى استفاده مى‏کنیم؛آنها از قرآن همین ‏طوراستفاده مى‏کنند ولى ما استفاده نمى‏کنیم...

تحقق خواسته ایشان مبنی بر بهره مندی عمومی مردم ازآیات وعبارات شریف قرآن کریم قرآنی در اظهار نظرها،   استدلال ها و حرف های روزانه ، نیاز مند فرهنگ سازی است . این مقوله چیزی نیست که با یک انقلاب فرهنگی قابل دست یابی باشد . بلکه نیازمند اجرای یکک برنامه بلند مدت است . البته زمینه های این کار در آموزش وپرورش از همان اوایل دوره ابتدایی شکل گرفته است و با تقویت آن می توان در مدت نه چندان طولانی به این هدف نائل آمد.   

با توجه به این نکته مهم که رسالت اصلی آموزش وپرورش، توسعه سواد عمومی دانش آموزان است، دراین راستا توجه جدی به مشخص کردن حداقل بهره مندی همه دانش آموزان کشور از دانش ها و مهارت های قرآنی یک ضرورت است. این وظیفه مسئولان آموزش و پرورش ومتولیان آموزش قرآن کشور است که اولاً این حداقل دانش و مهارت را مشخص نمایند وثانیاً راهبردهای توسعه آن را تعریف و اجرا نمایند.

در همین رابطه یکی از مسائلی که درآموزش قرآن مورد غفلت قرارگرفته  اما در سایر علوم در حد خوبی به آن پرداخته شده است ،این است که امروزه در تمام حوزه‌های علمی و معرفتی، حداقلی ازدانش ومهارت را برای عموم مردم لازم می‌دانند. می‌توان این حداقل را « سواد » وکم‌تر از آن را « بی‌سوادی » نامید. امروزه، علاوه بر سواد خواندن و نوشتن، با اصطلاحاتی هم چون سواد بهداشتی،‌سواد ارتباطات و اطلاعات،‌سواد ریاضی، سواد علوم تجربی و ... مواجهیم.

   اینک با این سؤال مهم روبه رو هستیم که » حداقل دانش و مهارت قرآنی و نسبتی که عموم مردم، با قرآن کریم باید داشته باشند، چیست؟» این حداقل را که آموزش عمومی قرآن کریم باید متکفل تحقق آن باشد، «سواد قرآنی» ‌می‌نامیم...   

سواد قرآنی چیست ؟

همان طور که گفته شد  « حداقل دانش و مهارت قرآنی و نسبتی که عموم مردم باید با قرآن کریم داشته باشند، را سواد قرآنی می نامیم. » به نظر می‌رسد در شرایط کنونی جامعه، سواد قرآنی باید از سه رکن اصلی تشکیل شود، که می‌توان آن‌ها را در مثلث زیر تعریف کرد.

     ضلع اول را می‌توان توانایی خواندن قرآن دانست. بدیهی است کسی که توانایی خواندن متن قرآن را ندارد ، از سواد قرآنی  بی بهره است.

    ضلع سوم یا قاعده مثلث نیز شرط لازم واز اهداف مهم هرآموزش وازجمله آموزش قرآن است. هرفردی باید هم به یادگیری قرآن علاقه داشته باشد وهم ارتباط مستمر با آن داشته باشد تا انس با قرآن ،آموخته های او را به تدریج ارتقاء بخشد.

 

    اما آنچه که گاهی کمترمورد توجه قرارمی گیرد موضوع  ضلع دوم  مثلث یعنی درک معنـای عبـارات وآیات قرآن کریم است . در قرآن و روایات ائمه« علیهم السلام» به قرائت قرآن ، بسـیار  امر و توصیه شده است. ولی نکتـه قابل توجه این است که قرائت به چه معناست ؟؟  قرائت به معـنای خـواندن است ؛ ولی همیشه جزئی از خواندن -  چه در زبان عربی و چه در زبان فارسی-  عبارت است از «درک معنایی  متن» .

پس باید آمـوزش عمومی قرآن کریم به نحوی باشدکه حداقـل این تـوانایی ، یعنی درک معـنای عبـارات وآیات ساده و پرکاربرد قرآن کریم را فرهم آورد.

درصورتی که این سه مهارت که درسه ضلع یک مثلث نشان داده شده ، برای هرفردی فراهم آید می توان آن فرد را نسبت به قرآن کریم، با سواد دانست. تأکید بر درک معنای عبارات وآیات ساده‌ی قرآن کریم در سواد قرآنی به معنای آن نیست که خواندن قرآن کریم به شیوه‌ی رایج در جامعه، هیچ‌گونه فایده‌ای ندارد ! هرگز چنین نیست .

خواندن قرآن کریم هرچند بدون درک معنا باشد، می‌تواند همراه با ثواب و پاداش بوده وحتی بر خواننده‌ی خود نیز تأثیر تربیتی داشته باشد. اما آن‌ چه مهم است آن که تصور نکنیم قرآن کریم  فقط برای ثواب و پاداش نازل شده است، بلکه همان‌ طورکه خود قرآن بارها وبارها درآیات بسیاری بیان کرده ، کتابی است برای هدایت همه‌ی مردم ؛کتابی که برنامه زندگی‌ما، در آن آمده است. پس باید آن را خواند و آن را فهمید و در معنایش تدبّر و تفکر کرد تا منشأ عمل گردد.

سواد قرآنی مقدمه لازمه ادبیات قرآنی است . رسالت توسعه سواد قرآنی ، تنها بر عهده درس قرآن ، یا حتی دروس دینی و ادبیات نیست، بلکه تمامی دروس وبرنامه ها باید به این مساله بیاندیشندکه سهمیه آنها در رویکرد آموزش بر اساس سواد قرآنی چیست؟

 ادبیات قرآنی چیست؟

 « ادبیات قرآنی » می تواند به عنوان یک رویکرد جدید در هدایت انسان به سوی مبدا خلقت ، اتخاذ راه و زندگی صحیح از متن قرآن و ارائه عقاید واندیشه ها به قرآن کریم و بهره مندی از آیات و معارف قرآن ، در زندگی روزمره ، نقش اساسی را ایفا کند. مصداق بارز این روش و منش، خود قرآن است. با آن که قرآن خود را «تبیاناً لکل شیء » می داند (سوره نحل،آیه89 ) اما همه علوم را ابزاری می داند برای توجه انسان به خالق هستی و عبادت او .

ادبیات قرآنی را از این منظر هم می توان مورد توجه قرار داد که اگر از وزیر محترم آموزش و پرورش ویا بنده وشما سؤال شود: شما به عنوان یک مسلمان چه رویکرد دینی در درس ریاضی( یا علوم ، فیزیک، شیمی و  ...) دارید  ؟ جواب ما چه خواهد بود؟

البته این مساله مهم است که در جامعه دین محور ، دین به مثابه قلب در بدن است . قلبی سالم است که تمام اعضای بدن را هدایت وحمایت کند اما خودش احساس نشود. اگر کسی در سینه خود قلبش را احساس کند، جای نگرانی است وچنین شخصی بایدحتماًبه پزشک متخصص مراجعه نماید. پرداختن به مقوله دین در آموزش وپرورش باید با چنین نگاهی صورت گیرد و الا ممکن است خود تبدیل به یک بیماری بشود و نتیجه درستی ارائه نخواهد کرد. 

     این کار باید در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و دفتربرنامه ریزی وتألیف کتب درسی اتفاق بیافتد و تا زمانی که بین حوزه های مختلف تربیتی انسجام و وحدت رویه اتفاق نیافتده، هم چنان دست یابی به ادبیات قرآنی مشکل اساسی نظام تعلیم وتریت کشور  باقی خواهدد ماند. توجه به رویکرد سواد قرآنی تنها راهکار تحقق ادبیات قرآنی است.

***

  پیش از بیان پیشنهادها ، تذکر دو نکته ضروری است اول آنکه تقدم و تأخر این پیشنهاد ها لزوماً به معنای اولویت یکی بر دیگری نیست و ثانیاً انجام بسیاری از این موارد با یکدیگر قابل جمع است و چه بسا پرداختن به عموم آنها ما را به انجام کاری کارستان نزدیک می کند .

برخی راهکارهای پیشنهادی برای تحقق منویات مقام معظم رهبری

برخی راهکارهای پیشنهادی برای تحقق منویات مقام معظم رهبری درباره نهادینه کردن آموزش قرآن و اعتلای بیش تر آن درآموزش وپرورش راکه می تواند در کوتاه مدت باعث ارتقاء کمی وکیفی آموزش قرآن کشور شود به شرح زیر است:

1-ارتقاء توانائی های علمی– عملی و صلاحیت های حرفه ای – تخصصی آموزگاران و مربیان پرورشی در دوره ابتدایی ؛ مشکل اصلی آموزش قرآن در دوره ابتدایی حل می شود و کلید آن به دست معلم توانا و دلسوز نسبت به آموزش قرآن است . در این امر علاوه بر بسیج همه امکانات و استفاده از تجارب داخل آموزش و پرورش باید از نهضت قرآن آموزی کشور نیز کاملاً استفاده شود .

2- توجه جدی به احیاء زنگ درس قرآن در مدارس به ویژه در دوره ابتدایی؛ « خُذِالکِتابَ بِقُوَّه » (مریم/12)  با یک تحقیق اجمالی وضعیت آموزش معلمان ، زنگ قرآن وشیوه ارزش یابی این درس در سطح مناطق، بسیاری از مشکلات این درس روشن می شود. زنگ قرآن یکک فرصت مناسب است که در همه دانش آموزان می توانند از آن استفاده کنند. یک آموزگار ویا مربی پرورشی دوره دیده در دوره ابتدایی ویا یک دبیر قرآن دوره دیده در دوره راهنمایی،باهمین کتاب های درسی وهمین ساعات پیش بینی شده می تواند اهداف درس آموزش قرآن را به خوبی محقق کند، به شرطی که

   - امکانات لازم از قبیل کتاب راهنمای معلم ، لوحه آموزشی و نوار قرآن درسی توسط مدیر مدرسه واداره مربوطه در ابتدای سال تحصیلی فراهم شود.

    - تلاش همه جانبه در جهت ارتقاء روشهای آموزشی معلمان با عنایت به اتخاذ شیوه های متنوع و جذاب این درس صورت پذیرد. مانند : برگزاری جلسات تبادل تجربه آموزگاران ومعلمان قرآن به صورت مستمر

    - سیاست های تشویقی برای معلمان خلاق ، پرتلاش وموفق مورد توجه قرار گیرد.

    - درس قرآن در مرحله اول یک به عنوان یک درس آموزشی محسوب شود تا یک کار فوق برنامه

    - برحسن اجرای آموزش قرآن مدارس نظارت مستمر صورت پذیرد.لازمه این کار آشنایی کارشناسان وگروه های آموزش و معلمین راهنمای روستایی با برنامه درسی قرآن است.

    - به کیفیت بخشی جشنواره های قرآنی مانند جشنواره الگوهای مناسب تدریس قرآن توجه شود.استفاده از داوران مجرب و دوره دیده ، دعوت از معلمان برای  بهره مندی از تدریس های موفق ، انعکاس مناسب تدریس های موفق به مدارس و...

3- ارائه تعریف مشخص از معلم قرآن وتعیین شرح وظایف و حدود انتظارات آموزش وپرورش از وی . انتظارات جامعه از معلمان قرآن باید متناسب با شرح وظایف وتوان آن ها باشد.

4- ارائه تعریف مشخص از مربی پرورشی وتعیین شرح وظایف ومشخص کردن حیطه فعالیت های مربیان پرورشی

 5- تقویت مدیریت آموزشی در آموزش قرآن ؛ با مدیریت علمی و صحیح از حوزه های ستادی تا مدرسه ، باید تدابیری اندیشید که نظارت ، هدایت و پشتیبانی از آموزش قرآن دائمی ، دلسوزانه و جدی شود تا به تدریج درس قرآن از شهروند درجه دو در میان سایر دروس خارج شودد .

6- دستیابی به یک فرا تحلیل در باره وضعیت موجود و مطلوب از فعالیت های قرآنی ؛ با استفاده از پژوهش های انجام شده و در صورت نیاز انجام پژوهش های جدید ، وضعیت موجود ( نقاط قوت و ضعف ) همه عناصر آموزش قرآن همچون معلم ، برنامه درسی ، مدیریت اجراا ، ابزار و لوازم آموزشی ، مسابقات قرآن ، برنامه ها و فعالیت های دارالقرآن ها ، جشنواره های آموزشی و ... احصاء ، بررسی و تحلیل گردد و راه های تقویت نقاط قوت و رفع ضعف ها پیشنهاد شود .

7- تهیه طرحی به منظور اختصاص سرانه برای دانش آموزان دوره ابتدایی ، در صورت دستیابی به توانایی نسبی در روان خوانی قرآن کریم از روی یکی از مصاحف رایج در کشور ؛ این سرانه به معلم ، مؤسسات و افرادی که این توانایی را در دانش آموز ایجاد کرده اند ، پرداخت می شود . در این طرح نیز نهضت قرآن باید حضور جدی داشته باشد .

8 -تقویت و ارتقاء کمی و کیفی واحدهای درسی آموزش قرآن در مراکز تربیت معلم به ویژه رشته آموزش ابتدایی و رشته دینی – عربی

9- گنجاندن شرط برخورداری از سواد قرآنی ( مهارت های پیش بینی شده در اهداف آموزش قرآن تا پایان دوره  راهنمایی ) در شرایط استخدامی کلیه آموزگاران ، مربیان پرورشی و دبیران به هنگام ورود به آموزش و پرورش

10 -توجه جدی به نقش خانواده در پیشبرد اهداف و برنامه های درسی و فعالیت های قرآن با مشارکت انجمن اولیاء و مربیان و نهضت قرآن  آموزی

11- تجهیز رایگان مدارس مناطق محروم به وسایل آموزشی(لوحه،نوارآموزشی،ضبط صوت و...) مورد نیازدردرس قرآن. خیرین محترم مدرسه ساز به این نکته توجه کنند که ارزش کار شما زمانی معنی حقیقی پیدا می کند که حداقل مدارس ساخته شده توسط شما به جایگاه و نقشش آموزش قرآن ، در هدایت دانش آموزان توجه واهتمام کافی داشته باشند . درس قرآن به ابزار متعددی نیازمند است . چرا که هدف این درس ایجاد وتقویت مهارت های مختلفی از قبیل روخوانی، روان خوانی ، قرائت مجود قرآن، فراگیری پیام های قرآنی وتدبردرآنها به منظور بکار گیری در زندگی روزانه ، درک معنای آیات وعبارات ساده وپر کاربرد و... است. بی شک تحقق این مهارت ها،  نیازمند وسایلی هم چون نوارهای آموزشی قرآن ، اعم از نوار قرآن ونماز درسی معلم و نوار قرآن ونمازکمک درسی دانش آموز، لوحه های قرآنی ، کتاب های متعد از جمله قرآن کامل و راهنمای تدریس معلم ،کتب داستان، فیلم ها وسی دی های  قرآنی و... می باشد. تأسیس «کارگاه درس قرآن » درر هرمدرسه ، همان اندازه در دوره های تحصیلی ابتدایی، راهنمای ومتوسطه اهمیت دارد که تأسیس آزمایشگاه علوم تجربی وکارگاه آموزشش حرفه وفن و... اهمیت دارد .

12- اشاعه برنامه درسی و فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش از طریق صدا و سیما به ویژه شبکه های خاص مانند رادیو قرآن ، سیمای قرآن و  شبکه آموزش سیما

13- تقویت حضور آموزش و پرورش در شورای مرکزی نهضت قرآن آموزی به منظور هدایت برنامه ها و جذب حمایت های نهضت در ارتقاء آموزش و فعالیت های قرآنی داخل آموزش و پرورش

14- پرهیز ازپیش داوری واتخاذ تصمیمات آموزشی وپرورشی درآموزش قرآن، قبل از کسب اطلاعات لازم از برنامه درسی قرآن وسایر فعالیت های قرآنی .

15- نظارت وحمایت از تمامی فعالیت های قرآنی اعم ازآموزشی وپرورشی مدارس، دارالقرآن ها ، کانون های فرهنگی وهنری و کارشناسان قرآن ومعارف اسلامی ادارات و سایر بخش هایی که به صورت معین ویا مقطعی کار قرآنی انجام می دهند، مانند ستاد های اعتلا وتعمیق تربیت اسلامی ، گروه های آموزشی و... ازسوی کمیته ویا شورای هماهنگی وتوسعه فعالیت های استان و منطقه به منظور ایجاد هماهنگی بیشتر.

16 - ایجاد ارتباط و انسجام مستمر بین برنامه ریزان ومجریان به منظور هماهنگی و روزآمدی فعالیت های قرآنی وتبادل خلاقیت با یکدیگر

17- تقویت و ساماندهی فعالیتهای دارالقرآن ها و پایگاه های تابستانی در جهت ارائه خدمات هر چه بیشتر و بهتر قرآنی.  پایگاه های تابستانی بستر مناسبی است برای جلب دانش آموزان در مدارس و دارالقرآن ها ی آموزش وپرورش برای یادگیری قرآن به شرط آن که :

           اولاً ) معلمان این پایگاه ها با دوره های لازم آشنا شده باشند..

           ثانیاً ) توجیه کافی در باره نقش والدین انجام گیرد.

           ثالثاً ) دانش آموزان شرکت کننده به اندازه کافی مورد تشویق های مادی ومعنوی قرار بگیرند.

18- تشکیل شورای هماهنگی آموزش ها وفعالیت های قرآنی در سطح وزارت و ادارات سازمان ها ومناطق به منظور اتخاذ برنامه های هماهنگ ومنسجم قرآنی وحمایت و نظارت برحسن اجرای برنامه درسی قرآن وکلیه فعالیت های فوق برنامه قرآنی اعم از مسابقات ، همایش ها ، محافل و دارالقرآن ها و...

در پایان ، بیان دو نکته را لازم می دانیم :

1- نقش مهم رسانه های ارتباط جمعی مانند رایو و تلوزیون در ارتقاء سطح دانش ومهارت های قرآنی احاد مردم نباید نادیده گرفته شود.حضور برنامه ریزان و متولیان آموزش قرآن در این دو رسانه بسیار مؤثر است.

2- آموزش وپرورش با دارا بودن حدود  چهارده ونیم میلیون دانش آموز، به عنوان پرجمعیت ترین وزارت خانه است . اداره چنین جعیت عظیمی نیازمند یاری سایر ارگان ها و نهاد ها و مؤسسات قرآنی است ، اگر این نهاد ها وارگان ها به جای انتقاد های متعدد هریک به وظیفهه خود به خوبی عمل کنند، کمک زیادی به این خانواده کرده اند .

 

منابع:

1- صافی، احمد، سازمان و قوانین آموزش و پرورش ایران، سمت، ۱۳۸۵.

2- فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. آموزش و پرورش در ایران، تاریخچه جلد اول

3- ساناساریان، الیز.  جنبش حقوق زنان در ایران (طغیان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ تا انقلاب ۱۳۵۷). چاپ اول. تهران: نشر اختران، ۱۳۸۴.

4- شعبانی، حسن، مهارت‌های آموزشی و پرورشی (روش‌ها و فنون تدریس)، سازمان سمت، ۱۳۷۱. (صص ۵۷ تا ۷۸)

5- درانی، کمال، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، سمت، ۱۳۷۶.

6- صافی، احمد، آموزش و پرورش ابتدایی، راهنمایی، و متوسطه، سمت، ۱۳۷۹.

7- صدیق، عیسی، تاریخ فرهنگ ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۶.

8- دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی